به گزارش خبرنگار وسائل ؛ گذشت عالیترین کرامت انسانی است بهویژه آنکه آدمی قدرت بر انتقام نیز داشته باشد آموزههای قرآنی نه تنها به عفو در مقابل بدی تأکید دارند بلکه در سطحی بالاتر توصیه میکنند که جواب را با خوبی پاسخ دهید «وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی؛«گذشت کردن شما به تقوا نزدیکتر است».
«وَ لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَ لَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَن؛ و نیکی با بدی یکسان نیست [بدی را] به آنچه بهتر است دفع کن.»
زندگی مشترک می تواند با تفاهم و درک متقابل به جایگاه خوبی برسد و این مهم با گذشت کردن و بخشش ها به مرحله عمل می رسد. مدارا در برابر رفتار نامناسب همسر و گذشت از نیازها راهکاری است که می تواند به روابط خانوادگی آرامش هدیه کند اما گاهی اوقات زن و شوهر به جای توجه به گذشت در زندگی مشترک، با حرف ها و کنایه هایشان آرامش را از زندگی شان دور می کنند.
زن و شوهر نباید به گونه ای رفتار کنند که تنها منتظر عیوب یکدیگر بوده و با بیان این عیوب زندگی را به کام خود و دیگری تلخ کنند. آنان باید در یک فضای صمیمی و دوستانه از برخی اشتباهات هم بگذرند و از خود گذشتگی نشان دهند. امام علی(ع) فرموده اند: «بخشودن و گذشت، تاج خصلت های والای انسانی است.»
«عصام بن المصطلق» گوید: وارد مدینه شدم، حسین بن علی-علیهالسلام- را مشاهده نموده و خوشنامی و مقام و منزلتش مرا به شگفت آورد به گونهای که حسدی که در سینه نسبت به پدرش داشتم مرا به شدت برانگیخت به او گفتم: تو پسر ابوتراب هستی؟ ایشان فرمود: آری. شروع کردم به شتم و سب او و پدرش، حسین-علیهالسلام- نگاهی رئوفانه به من کرد و فرمود: «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. بسم اللَّه الرحمن الرحیم * خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِین»
آنگاه فرمود: آرام باش و برای من و خودت از خداوند طلب مغفرت کن اگر از ما یاری میخواستی ما تو را کمک میکردیم و اگر طالب حمایت بودی، تو را پشتیبانی مینمودیم و اگر هدایت و ارشاد طلب میکردی تو را رهنمون میشدیم... عصّام میگوید آثار ندامت و پشیمانی در چهرهام نقش بست. آنگاه امام فرمود: سرزنشی بر تو نیست خداوند تو را میبخشاید که مهربانترین مهربانان است. آیا تو اهل شامی؟ گفتم: بلی، گفت: خداوند ما و تو را زنده نگه دارد، هر حاجت و نیازی داشتی با ما در میان بگذار، امیدوارم که به خواست خدا هرچه میخواهی به بهترین وجهی آن را بیابی. عصّام گوید: زمین با تمام وسعتش بر من تنگ شد. دوست داشتم که مرا در خود فرو برد. در همان لحظه ناگهان فکر کردم که در سرتاسر زمین محبوبتر از او و پدرش نزد من هیچکس وجود ندارد.»
مراتب عفو از دیدگاه قرآن کریم
از نظر قرآن کریم، عفو و بخشش داراى سه مرتبه است:
مرتبة اوّل؛ این است که انسان بدى دیگران را ببیند، امّا برای خدا از آن بگذرد. خداوند تعالى در قرآن خطاب به پیامبر «ص»مىفرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلین» «اعراف، 199 »
مرتبة دوّم؛ آن است که انسان بدى دیگران را نبیند. قرآن کریم، نادیده گرفتن ظلم و بدى دیگران را «صفح» می نامد و از مؤمنین می خواهد که نسبت به هم صفح داشته باشند تا مورد مغفرت الهى واقع شوند: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ «نور ، 22»
کسى که انتظار دارد خداوند در قیامت او را ببخشاید، باید خود نیز، کسانى را که در حقّ او ظلم کرده اند، ببخشد و مهمتر اینکه ظلم آنان را ندیده بگیرد.
مرتبة سوّم؛ آن است که انسان در مقابل بدى دیگران، نسبت به آنها نیکى کند. این مرتبه از گذشت، انصافاً مشکلتر از مراتب قبلى است، امّا باید دانست که در تعالیم دینى، اینگونه عفو و احسان مورد تأکید فراوان واقع شده و به صورت جدّى از مسلمانان خواسته شده که اینچنین باشند. قرآنکریم می فرماید: «یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ» «قصص / 54 »
«ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَة» پذیرش توبه، ناشی از شدّت رحمت و رأفت پروردگار .«مؤمنون / 96 »
گذشت خداوند نسبت به بندگان
مطلب مهمتر در مهربانی و گذشت خداوند متعال آن است که طبق تصریح و تأکید قرآن، توبه بندگان را می پذیرد. به این معنا که اگر بنده، جداً بدی کند، اما پشیمان شود و از خداوند عذرخواهی نماید، خدا او را میآمرزد. گناه هرچه بزرگ و هرچه فراوان باشد، اگر گناهکار جداً توبه کند، خداوند از گناهش میگذرد: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»«زمر، 53»
نه تنها او را می بخشد، بلکه بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت«ع»، به بنده توّاب خود سلام میکند. «انعام، 54» او را دوست میدارد. «بقره ،222» هزار باب رحمت از دنیا و آخرت به روى او می گشاید «مستدرکالوسائل، ج 12، ص 127»
و نظیر کسی که گمشده خود را یافته است، از بازگشت بندهاش خوشحال میشود. «کافی، ج 2، ص 436»
افزون بر این، بعد از آن همه بدی و ظلم بنده، پرونده سیاه و پر از گناه او را نابود میفرماید و با گشودن یک پرونده جدید که ثواب توبه در آن میدرخشد، بدیها و سیئات قبلی را به نیکی و حسنه مبدّل میسازد: «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» «فرقان، 70»
عفو دشمنان سرسخت و تأثیر آن در گرایش به اسلام
طبق گواهی تاریخ، مشرکین و کفّار مکّه، تا جایی که میتوانستند به پیامبر اکرم«ص» و سایر مسلمین آزار رساندند. مثلاً همیشه عدّه اى از کودکان، اراذل و اوباش را براى آزار و اذیت ایشان اجیر کرده، آنها را مجبور مىکردند تا به طرف پیامبر سنگ پرتاب کنند. اما ایشان به جاى این که خشمگین شوند، مرتّب آنها را این گونه دعا مىکردند: «اللّهُمّ اهْدِ قَوْمی فَإنَّهُم لایَعْلَمُونَ»؛ «الخرایج والجرایح، ج 1، ص 164»
سرانجام و پس از آن همه آزار و بعد از تنگنای اقتصادی و اجتماعی در شعب ابوطالب و بعد از آنکه حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه که دو یاور و حامی پیامبر«ص» بودند، از دنیا رفتند، آن حضرت و مسلمانان مجبور به هجرت از مکّه به مدینه شدند. پس از آن هم در مدّت ده سال، هشتاد و چهار جنگ از سوی مشرکین به منظور نابودى اسلام، پیامبر و مسلمانان بر رسول الله تحمیل شد.
پیامبر اکرم«ص» بالأخره مکّه را بدون جنگ و خونریزی فتح کردند. سپس در اولین اقدام، به کمک امیرالمؤمنین«ع»، کعبه را از وجود بتها پاک کرده، همه بتها را شکستند. پس از آن از مسجدالحرام بیرون آمدند، حلقه در کعبه را گرفتند و با لذّت و شادمانى از پیروزى، خطبه وحدت خواندند و فریاد «لا اله الّا اللّه وحده وحده انجز وعده» سر دادند.
در آن هنگام، مشرکین که آن همه آزار و اذیّت خود را به یاد داشتند، منتظر بودند پیامبر گرامی دستور جهاد عمومى صادر سازند و تصوّر میکردند احدى از آنان زنده نخواهند ماند. امّا آن حضرت از خود مشرکین پرسیدند: من با شما چه کنم؟ آنها گفتند: هر عقوبتى را براى ما در نظر بگیرى، سزاوار ماست. اگر ما را بکشى یا اسیر کنى و اموالمان را مصادره کنى، حق با توست؛ زیرا ما در این سالیان هرچه در توان داشتیم، در ستم به شما کوتاهى نکردیم.
پیامبر اکرم«ص» لبخندى زدند و فرمودند: من شیوه برادرم یوسف نسبت به برادرانش را پیش می گیرم و به شما می گویم: «لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الیَومَ «یوسف / 92» . اذْهَبُوا أنتُمُ الطُّلَقاء» «بحارالانوار، ج 21، ص 132»
امروز هیچ سرزنشی بر شما نیست، شما رها شدگان هستید و دیگر گذشته ها گذشته است. بدین ترتیب، آن حضرت در یک لحظه همه مشرکان و کفّار را بخشیدند و این عفو عمومى به اندازهاى اهمیّت پیدا کرد که بنا به گفته قرآن، مردم فوج فوج به دین اسلام گرویدند و در آن داخل شدند و از یکدیگر در ایمان آوردن سبقت گرفتند: «اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَایْتَ النّاسَ یَدْخُلونَ فی دینِ اللّهِ افواجاً» .« نصر / 1 و 2»
عفو و گذشت مثال زدنی حضرت یوسف
حضرت یوسف«ع» پس از آن همه آزار، اذیت و ظلمى که از برادران خویش دید، براى اینکه خجالت نکشند، خطاب به آنان فرمود: امروز هیچ سرزنشى بر شما نیست، خداوند شما را می آمرزد و او مهربانترینِ مهربانان است. «یوسف / 92» جالب آنکه بعد از استقبال با شکوه از پدر و مادر و برادران، پدر و مادر را روى تختى باشکوه نشاند و به پدر خویش، حضرت یعقوب«ع» گفت: آزادى من از زندان و آمدن شما از صحراى کنعان به مصر، لطف خداوند است و این لطف خداوند پس از آنکه شیطان بین من و برادرانم کدورت انداخت، شامل حال ما شد: «مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی وَ بَیْنَ إِخْوَتی . «یوسف / 100»
در واقع، علاوه بر عفو و بخشش برادران، براى آنکه خجالت نکشند و به خاطر اینکه پدر از فرزندان خویش خرده نگیرد، تقصیر را به گردن شیطان انداخت و برادران خویش را تبرئه کرد.
عفو شگفتآور حر توسط امام حسین
عاشورا و کربلا، معلّم اخلاق بشریّت است و درسهای آموزنده فراوانی دارد. بر این اساس، لازم است علاوه بر عزاداری برای امام حسین«ع»، به نکات اخلاقی قیام آن حضرت توجه و عمل شود. یکی از آن درسها، درس عفو و گذشت حضرت سیّدالشّهداء«ع» است.
حرّ بن یزید ریاحی ظلم بزرگی در حقّ امام حسین«ع» و یاران ایشان روا داشت و به قول خودش اولین کسی بود که بدن حضرت زینب«ع» را لرزاند. او باعث شد که امام«ع» و عیال و یاران آن حضرت در بیابان گرم و سوزان کربلا، بدون آب و آذوقه محصور شوند؛ زیرا وقتی مانع حرکت آنان به سمت کوفه شد، امام حسین«ع» قصد بازگشت داشتند، امّا حر اجازه بازگشت هم به آنها نداد و به دلیل خودداری آن حضرت از بیعت با یزید، ایشان را محاصره و متوقف کرد. سپس لشکریان ابن زیاد به کربلا آمدند و آن حادثه ناگوار تاریخی رخ داد. در واقع، مسبّب محاصره کاروان امام حسین«ع»، شهادت ایشان و اسارت عیال، حر بود.
بالأخره حر خیلی بدی کرد، اما روز عاشورا به راستی پشیمان شد. از اطرافیان او نقل شده است که بدنش میلرزید و میگفت: خود را بین بهشت و جهنّم میبینم. در همین حال و در حالی که فرمانده لشکر بود، همه چیز را رها کرد و به سوی امام حسین«ع» روانه شد. نرسیده به خیام حرم پیاده شد و با تضرّع و زاری و با شکسته نفسی در حال حرکت بود. حضرت اباعبداللهالحسین«ع» وقتی از دور حر را دیدند، بدون توجه به بدی و شدّت اقدام قبلی او، نخواستند شاهد ذلّتش باشند؛ از این رو به حضرت ابالفضل«ع» امر کردند به استقبال او برود. حضرت ابالفضل هم او را با عزّت، نزد امام آورد و آن حضرت بدون هیچگونه سرزنشی، او را بخشیدند.
حر، از شدّت شرمندگی سر به زیر و سرافکنده بود و هرچه امام حسین«ع» میفرمودند: تو را عفو کردم، سرش را بالا نمیآورد و خجالت می کشید در روی ایشان نگاه کند.
سپس به امام حسین«ع» عرض کرد: اگر مرا عفو کردید، اجاره بدهید تا در راه شما جهاد کنم. امام حسین«ع» هم به او اجازه رفتن به میدان دادند. او کارزار جانانهای کرد تا بالأخره سپاه دشمن گرد او را گرفتند و به شهادت رسید. وقتی روی خاک افتاد، امام«ع» به بالین او رفتند و سرش را به دامن گرفتند. این حرکت عاطفی امام حسین«ع» برای هیچکس حتی برای فرزند دلبندشان حضرت علی اکبر«ع» تکرار نشد. بعد، دستمالی آوردند و زخم پیشانی حرّ بن یزید ریاحی را بستند.
عفو حر توسط امام حسین«ع»، در حالی که او مسبّب مصائب ایشان بود شگفتآور است و شگفتی بیشتر، از نادیده گرفتن گناه بزرگ او و نیز از لطف و محبّت آن امام بزرگوار حاصل میشود.
در سیره امام حسین (علیه السلام) آمده است: که بین او و برادرش «محمد حنفیه» کدورتی پیش آمد. چند روزی روابط آنان به سردی گرایید. با این که امام حسین (علیه السلام) امام معصوم و برادر بزرگ تر بود و باید محمد حنفیه تواضع نموده و به خدمت او می آمد، ولی حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) پیشگام گردیده، به حضور برادرش رسید و روابط کمرنگ را، به انس و محبت مطلوب تبدیل کرد. «موسوعة کلمات امام حسین، ص۲۰۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۱، ح۳».
دو دوست با پای پیاده از جادهای در بیابان عبور میکردند. در بین راه، سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند.یکی از آنها از سر خشم، بر چهرهی دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت: «امروز بهترین دوست من بر چهرهام سیلی زد.»
آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکهی آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود، لغزید و در آب افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت، بر روی صخرهای سنگی این جمله را حک کرد: «امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.»
دوستش با تعجب پرسید: «بعد از آنکه من با سیلی تو را آزردم، تو آن جمله را روی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟»
وی لبخند زد و گفت: «وقتی کسی ما را آزار میدهد، باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.»
راههای راحتتر بخشیدن را بیاموزیم:
بدانیم افرادی که ظلم کردهاند، محدودیتی داشتهاند و لذا راحتتر میتوان آنها را بخشید؛ برای مثال همسرتان برای تولد شما هدیه نخریده اما علت آن فقط اوضاع نامناسب اقتصادیاش بوده است.
اگر به این فکر کنیم که همه انسانها ممکن است خطا کنند، ذهن ما را برای آرامش بیشتر و کنترل هیجاناتمان یاری میکند. اگر به یاد بیاوریم ما هم ممکن است خطا کنیم، بخشش دیگران راحتتر میشود.
اگر میخواهید راحتتر ببخشید؛ قدرت همدلی خودتان را بهکار بگیرید. درست است که شما میتوانید آسیبدیده و ناراحت و... باشید اما با همدلی و خود را جای طرف مقابل گذاشتن، گذشت برای شما راحتتر میشود.
در پایان چه زیبا فرموده است امام علی(ع): اقبل عذر اخیک فان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا! عذر برادر دینیات را بپذیر و اگر برای خطای خود عذری نداشت تو برای او عذری بتراش! (تحفالعقول، ص 107)
آثار گذشت و بخشش
۱. ایجاد آرامش روحی
زندگی توأم با گذشت و اغماض، مایه ی ایجاد آرامش و آسایش روحی زن و مرد است. کسی که در زندگی گذشت ندارد، همواره منتظر فرصتی است تا انتقام گیرد. از این رو، پیوسته دغدغه ی روح ی او در انتقام گیری از دیگران آرامش روحی او را به هم می زند.
۲. زدودن کینه
اشتباهات در خانواده عامل مهمی در ایجاد کدورت ها و کینه هاست. اگر این اشتباهات بخشیده شود، زمینه ی اختلافات کمتر شده، تفاهم و همدلی در خانواده بیشتر می گردد؛ ولی اگر زن و مرد اشتباه یکدیگر را بزرگ کرده و به رخ یکدیگر بکشند. زمینه ی کینه فراهم می شود.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:
« نسبت به یکدیگر گذشت کنید تا کینه هاتان برطرف شود ». کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۷۳.
۳. فزونی عزت
انسان با گذشت، کرامت و عزت نفس دارد. و از نفوذکلام بیشتری برخوردار است. با افزایش عزت نفس و برزرگی، خانواده تحکیم پیدا می کند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
« عفو و گذشت موجب عزت بنده است؛ بنابراین گذشت کنید تا خدا به شما عزت دهد ». «کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۱۱».
۴. طول عمر
آرامش روحی و روانی که از ناحیه ی عفو و گذشت نصیب انسان می گردد در سلامت جسمی او مؤثر و عامل طولانی شدن عمر است.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:
« کسی که بسیار گذشت می کند به عمرش افزوده می شود ». « شرح غرراحکم، ج ۱، ص ۳۹۸».
زیباترین گذشت
افراد در برخورد با شخص خطا کار معمولاً دو کار می کنند.
۱. به خاطر خطای او تقاضای مجازات او را دارند و سعی می کنند به این خواسته ی خود جامعه ی عمل می پوشانند و خطا کار را مجازات نمایند.
۲. علاوه بر مجازات خطا کار، کینه او را به دل گرفته و تا آخر عمر از او بریده و قهر می نمایند.
زیباترین کار این است که انسان هم ببخشد و هم کینه کسی را به دل نگیرد.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
« گذشت زیبا این است که کسی را به خاطر گناهش مجازات نکنی ».«بحارالانوار ج ۷۸، ص۲۵۳».
بهترین راه همسرداری این است که مرد، میانه روی را از دست ندهد و با عقل و تدبیر رفتار کند. خطاهای کوچک همسرش را که از روی اشتباه یا غفلت و فراموشی صادر شده به کلی نادیده بگیرد و برای آن ها دعوا و داد و فریاد راه نیندازد. بلکه بهتر است اصلاً به رویش نیاورد، زیرا قصد خلاف نداشته تا استحقاق خشونت و مؤاخذه داشته باشد.
« اگر توانستی با زبان خوش و ایجاب حسن تفاهم همسرت را مطابق دل خواه تربیت کنی و جلو خطاها و لغزش هایش را بگیری از او قدردانی و تشکر نما، ولی اگر دیدی کاملاً به حرفت گوش نمی دهی و گاه گاه مرتکب خطا می شود، باز هم بهتر است خطاهای کوچک او را ندیده بگیری و در مقابلش سرسختی و مقاومت نشان ندهی و درصدد تنبیه و انتقام جویی بر نیایی و حتی اصرار نکنی که مجرمیت او را به اثبات رسانی تا عذرخواهی کند مرد عاقل کسی است که با عفو و بخشش زمینه های تحکیم پیوند خانواده را مستحکم کند ». «ابراهیم امینی، همسرداری، ص ۱۱۵».
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
« حق زن بر تو این است که نسبت به او مهربان کنی؛ زیرا زیر دست تو می باشد و طعام و لباسش بدهی و نادانی هایش را ببخشی ». «بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۵».
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: « زن چه حقی بر شوهر دارد که نیکو شمرده شده است؟ » حضرت فرمودند:
« غذا و لباسش را بدهد و کارهایی که از باب نادانی انجام می دهد ببخشد ».« شافی، ج ۲، ص ۱۳۹».
امام رضا علیه السلام فرمودند:
« شایسته است که مرد بر خانواده ی خویش توسعه دهد تا آرزوی مرگ او را نکنند ». «وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۲۴۹».
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز